تقریبا اول محرم بود که استادمون بهمون گفتن سه نفر جمع بشیم میخوان در مورد المپیاد باهامون صحبت کنن ماهم جمع شدیم و قرار شد کتابا رو تقسیم کنیم و شروع کنیم به درس خوندن برای المپیاد نتولوژی کنگره ی پریو ی مهرماه نزدیک به ۴۰ روز وقت داشتیم و کارا رو تقسیم کردیم. شروع ترم انقدر پر استرس برای ما شروع شد که الان که دیگه تموم شده هرچقدر استراحت می کنم بازم خسته ام. بهرحال دست از همه ی کارای دیگه ای که داشتیم شستیم و مشغول این مسابقه شدیم. تیم سه نفرمون مشتمل بر من و همکلاسیم که دکتر شاهمرادی بودو سال پایینیمون که دکتر افشاری بود . من و سال پایینیمون قرار بود باهم بریم تهران و دوتا دیگه از دخترای همکلاسیم هم برای کنگره میخواستن بیان و قرار شد یک اتاق ۴ نفره بگیریم اولش من کلی استرس گرفتم که اگر ۴ نفره باشیم ما دو نفر نمیتونیم اونجا هم کارامونو مرور کنیم ولی بعدش که رسیدیم خیلی دو تا دوستمون باهامون همکاری کردن . خلاصه روز اول با شیراز افتادیم و ماشاالله بچه های شیراز خیلی قوی بودن و فکر کنم با اختلاف کم بردیمشون . روز دوم با شهید بهشتی افتادیم و متاسفانه توی امتحان کتبی برگه رو از زیر دستمون کشیدن و ما نتونستیم یک جواب رو بنویسیم و ازمون هم نپذیرفتن ولی با این وجود تونستیم برنده بشیم. روز سوم که فینال بود اصفهان و مشهد و یزد تونستن به فینال برسن. قرار بود دوتا پرزنت و یک کار عملی داشته باشیم از پرزنت ما کلی ایراد گرفته شد و نهایتا دوم شدیم . با وجودی که مسابقه بود و ما دوست داشتیم با بقیه ی شهرا رابطه ی خوبی داشته باشیم و بیشتر لذت ببریم ولی اکثر استادا از شهرای مختلف انقدر این مساله رو مهم کرده بودن که جز رقابت و استرس چیزی نداشت. روز اول که اسم شهرا رو میخوندن فقط من وقتی اسم اصفهان اومد بلند کفتم هورا که این وسط دعوام کردن اسمتونو گفتیم اول که نشدید!!!!! کلا جو انقدر سنگین بود که از امتحان بورد هم بدتر بود . این وسط ولی فهمیدیم بچه های مشهد چقدر ریلکس و باحال بودن و فکر میکنم لذت مسابقه رو اونا بردن در پایان هم مدرکی دال بر دوم شدن که بهمون ندادن ولی این لوح کنگره و جایزمون که یک ست مخصوص کارمون بود دریافت کردیم . خدا رو شکر که به خیر تموم شد.
پی نوشت: استادام و همکلاسیام خواننده ی اینجا نیستن، ولی از هم گروهی هام دکتر شاهمرادی و دکتر افشاری و دوستام سمانه و فاطمه و مخصوصا سرتیممون خانم دکتر بهفرنیا تشکر می کنم
به نام نامی سر، بسمه تعالی سر.... بلندمرتبه پیکر، بلندبالا سر
رو ,ی ,ولی ,هم ,روز ,دکتر ,بچه های ,افتادیم و ,می کنم ,بودن و ,و فکر
درباره این سایت